هفت بساط قمار
این جنگ خصلتان که به روی تو تاختند
ای کاش قدر ذره تو را می شناختند
حالا کجا شدند کسانی که آشکار
از استخوان ملت من قصر ساختند
حالا کجا شدند همان ها که سالها
شیپور جنگ و طبل ظفر می نواختند
خون مرا به قیمت مرمی فروختند
تا بیرق قلمرو وحشت فراختند
آراستند هفت بساط قمار را
هفتاد نسل بعد مرا نیز باختند
ای کاش قدر ذره تو را می شناختند
حالا کجا شدند کسانی که آشکار
از استخوان ملت من قصر ساختند
حالا کجا شدند همان ها که سالها
شیپور جنگ و طبل ظفر می نواختند
خون مرا به قیمت مرمی فروختند
تا بیرق قلمرو وحشت فراختند
آراستند هفت بساط قمار را
هفتاد نسل بعد مرا نیز باختند
+ نوشته شده در جمعه نهم تیر ۱۳۹۱ ساعت 1:39 توسط شهباز ایرج
|